یا مرتضی علی بود این اعتقاد من
ایمان
ندارد آن که ندارد ولای تو
حاتم گدای پشت در خانه شماست
عیسی شفا گرفتهء دارالشفای تو
یا مرتضی علی بود این اعتقاد من
ایمان
ندارد آن که ندارد ولای تو
حاتم گدای پشت در خانه شماست
عیسی شفا گرفتهء دارالشفای تو
می ایستم رودرروی این شهر
با چشم های خیس از غربت
در بین مردم هستم و حتی
مهجور تر از برج میلادم
ندیدم تو خیابون های این شهر
جایی حرف از پسرها باشه حتی
تو تاکسی توی مترو تو اتوبوس
تو روزنامه، مجله یا تو سایتا
رو بیلبوردا توی کوچه خیابون
توو هر جا که میری بیرونه خونه
نوشتن روز دخترها مبارک
بارنگ صورتی و دخترونه
دلم می خواس بدونن مردم شهر
نمیشه جسم و روح از هم جداشه
یه عشقه توی دنیا حرف نداره
اونم عشق یه آبجی به داداشه
بدونید حضرت معصومه هستن
نماد عشق خواهر به برادر
بدونید اول ذی القعده هر سال
که روز خواهره نه روز دختر
روی کاغذ نام های کودکان را او نگاشت
توپ را آورد و روی نقطه آغاز کاشت
سوت راکت ها صدای بمب ها پایان نداشت
سوت را تا روی لب ها داور بازی گذاشت
توپ آمد بین دست کودک دروازه بان
کودکانِ غرقِ خون از هر طرف گرم فرار
در تکاپو مادرانِ بی قرار و داغ دار
پیرمردان و زنان در اضطراب و اضطرار
انفجار و انفجار و انفجار و انفجار
غزه خواهد کرد با خون این زمین را بوستان
بر زمین افتاده اجساد زنان و بچه ها
بین آتش می زند یک خانواده دست و پا
کودک شش ماهه ای سر از تنش گشته جدا
روز ها روز دهم، غزه شده کرب و بلا
بمب ها مانند باران می رسد از آسمان
غزهء امروز همچون مرغ بی بال و پر است
جسم بی جان پسر بر روی دست مادر است
وای بر آنکه در این جنجال ها گوشش کر است
ظالم دوران ما از شمر هم ظالم تر است
حضرت صاحب بگیرد انتقام از ظالمان
می رسد آن روز و می آید امام آخرین
می رسد روز قیام و انتقام از غاصبین
می رسد صلح و عدالت، روزهای دلنشین
شیعه بر این ادعای "می رسد" دارد یقین
می رسد روزی که ارث صالحان باشد جهان