کل کل نه از میان ترنم شروع شد
در کوپه ای ز واگن هشتم شروع شد
چون بهر انتخاب فرصت نداشتیم
بازی ما بصورت رَندم شروع شد
خواهان خاتمه بودی پس از چهار
بازی من پس از گل پنجم شروع شد
تا که تمام توپ گذشت از تمام خط
آهی کشید چون گل هفتم شروع شد
دیدم
که خیره گشته به چشمانِ خوابِ من
" آن قدر خیره شد که
تبسم شروع شد"
خنده کنان؛ گل هشتم؛ ولی نشد
بردن ولی ز واگن هشتم شروع شد ...
حریف می طلبم :))
یاعلی