آمدم محضرتان بهر تسلی مادر
به شما صبر دهد خالق یکتا مادر
غم فقدان نبی صبر همه عالم برد
بعد محسن شده این قامتتان تا مادر
خانه تان بعد نبی همچو عزاخانه شده
شور و حال خوش هر خانه بود با مادر
رفت پیغمبر از این دار ولی حیدر هست
سایه شوهرتان هست به سرها مادر
ما نمردیم شما غصه حیدر بخوری
مرتضایت نشود یکه و تنها مادر
گر که پر جرم و خطاییم تو از ما بگذر
از در خویش مران خیل گدا را مادر
کاش میشد که شما مادر ما هم بودی
میشوی مادر و مام همهء ما مادر؟
آمدم سر به روی دامنتان بگذارم
آمدم محضرتان بهر تسلی مادر