بی انتها ...

دیوار مصلی

سارقی رفت ز دیوار مصلی بالا

با تفاسیر به من نکته قرآنی گفت



نوشته شده توسط سروده شده توسط وحید گل محمدی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
بی انتها ...

...

سائلش خضر و یوسف و حاتم
من که باشم شوم گدای علی

هر غلامی اسیر اربابی ست
از ازل من؛ سگ سرای علی

کاش می شد که جان من گیرد
ملک الموت در عزای علی

دردها را به جان خود بخرم
به یقین می رسد دوای علی

همه داراییم همین باشد
پدر و مادرم فدای علی

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

سارقی رفت ز دیوار مصلی بالا

با تفاسیر به من نکته قرآنی گفت

سروده شده توسط وحید گل محمدی

نظرات  (۱)

سلام آقا وحید

یه دفتر شعری تو این مجازی آباد زدیم که خوشحال میشیم بیاید و شعراشو نقد کنید

منتظرتون هستم
پاسخ:
سلام

در خدمت شما هستیم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی