بی انتها ...

می خوام برات عشقو تجسم کنم

گفتی نمیدونم که عشق یعنی چی
گفتی برم و گورمو گم کنم
بازم نشستم به ترانه گفتن
می خوام برات عشقو تجسم کنم

عشق برام شبیه این شکلکه: <3
همون که می فرستادی همیشه
عشق برام نوشتن پیامه
بدون تو ... بدون تو ... نمیشه

عشق همون وقتیه که راه میری
پشت سرت غش می کنم می میرم
ناز و ادات عشقه برام وقتی که
میگی برو گمشو و من نمی رم

عشق برام خندته توی عکست
عشق برام سلفی دو تاییه
عشق برام کنار تو نشستن
تو کافه با چاشنی تنهاییه

عشق برام وقتیه که رو گوشی
پیامای جدیدتو می بینم
عشق برام آشتی بعد قهره
لحظه ای که کنار تو می شینم

عشق برام شیطونیاته وقتی
کنار من میشینی توی بازی
نمیذاری ازت جلو بیفتم
جر می زنی میخندی و می بازی

عشق برام دیدن تصویرته
تو قاب گل گلی روسری هات
عشق برام دیدن تصویرمه
لحظه به لحظه توی قاب چشمات

عشق برام خوردن تیکه پیتزات
عشق برام خوردن نصف چاییت
عشق برام کشیدن سیب یخت
بودن کنارت وسط تنهاییت

عشق برام دیدن شهر تو شبه
وقتیه که چراغا روشن میشه
عشق برام شنیدن صداته
"
ر" رو برام تو "ل" میگی همیشه




نوشته شده توسط سروده شده توسط وحید گل محمدی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
بی انتها ...

...

سائلش خضر و یوسف و حاتم
من که باشم شوم گدای علی

هر غلامی اسیر اربابی ست
از ازل من؛ سگ سرای علی

کاش می شد که جان من گیرد
ملک الموت در عزای علی

دردها را به جان خود بخرم
به یقین می رسد دوای علی

همه داراییم همین باشد
پدر و مادرم فدای علی

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

گفتی نمیدونم که عشق یعنی چی
گفتی برم و گورمو گم کنم
بازم نشستم به ترانه گفتن
می خوام برات عشقو تجسم کنم

عشق برام شبیه این شکلکه: <3
همون که می فرستادی همیشه
عشق برام نوشتن پیامه
بدون تو ... بدون تو ... نمیشه

عشق همون وقتیه که راه میری
پشت سرت غش می کنم می میرم
ناز و ادات عشقه برام وقتی که
میگی برو گمشو و من نمی رم

عشق برام خندته توی عکست
عشق برام سلفی دو تاییه
عشق برام کنار تو نشستن
تو کافه با چاشنی تنهاییه

عشق برام وقتیه که رو گوشی
پیامای جدیدتو می بینم
عشق برام آشتی بعد قهره
لحظه ای که کنار تو می شینم

عشق برام شیطونیاته وقتی
کنار من میشینی توی بازی
نمیذاری ازت جلو بیفتم
جر می زنی میخندی و می بازی

عشق برام دیدن تصویرته
تو قاب گل گلی روسری هات
عشق برام دیدن تصویرمه
لحظه به لحظه توی قاب چشمات

عشق برام خوردن تیکه پیتزات
عشق برام خوردن نصف چاییت
عشق برام کشیدن سیب یخت
بودن کنارت وسط تنهاییت

عشق برام دیدن شهر تو شبه
وقتیه که چراغا روشن میشه
عشق برام شنیدن صداته
"
ر" رو برام تو "ل" میگی همیشه


سروده شده توسط وحید گل محمدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی