بی انتها ...

سفره عقد

دو روزه که گریه فقط کارمه

دو روزه که حالم خیلی خرابه

دو روزه که سفره عقدت اینجا

بازه و زندگی برام عزابه

 

سی ساله که میشناسمت ولیکن

دو روزه که عوض شدی حسابی

ماه شبای گرم خونه بودی

دو روزه که جای دیگه می تابی

 

به دنیا اومدم تو بودی پیشم

تو بودی تا قبل همین دو روزه

سی ساله که هر روز تو رو میبینم

دلم برات تنگه تو این دو روزه

 

دلم گرفته از زمین و زمون

دلم برات تنگ شده پس کجایی

دو روزه که نگام به در خشک شده

دو روزه که منتظرم بیایی

 

به یاد تو میرم میون بازار

سبد سبد دسته گل می خرم

دو روزه که رو تخت تو میخوایم

دو روزه که هی از تو خواب میپرم

 

دو روزه که زنگ نزدی به گوشیم

صدای جز تو که شنیدنی نیست

دو روزه عینک نزدم به چشمم

دو روزه دیگه دنیا دیدنی نیست

 

دو روزه که سفره عقدت اینجاس

شبا تا صب کنار اون میشینم

خیره میشم تو آیینهء سفره

دو روزه جای خالیتُ میبینم

 

***

 حالا نشستی تو کنار سفره

حالا برات شروع یه بهاره

برای من اول یه پاییزه

دیدن تو گریمُ در میاره

 

حالا نشستی تو کنار سفره

شم(ع)ای سفره دلمو سوزوندن

معنی سفره برا من عوض شد

معنیش شده کنار هم نموندن

 

دو روزه که خوابم نبرده اما

کنار سفره انگاری که خوابم

عاقد داره خطبه عقد میخونه

منم دارم قندُ به هم می سابم

 

رو ساتن سفید بالا سرت

چشام داره بارون غم میباره

یه مصرع همش میاد رو لبم

رفتن تو گریمو در میاره

 

دنیا داره دور سرم میپیچه

همه دارن دس می زنن میخندنن

تموم داره میشه مراسم عقد

 تو دست تو دارن حنا میبندن

 

همه دارن کل میکشن خوشالن

عاقد داره خطبه تونو میخونه

عقربه های ساعتم ثابته

ثانیه هام زخمی و نیمه جونه

 

ساعت مچیمُ تو برام خریدی

ساعت مچیم برام یه یادگاره

تو داری میگی بله و ساعتم

خاطره هامو داره می شماره

 

یادت میاد وقتی مریض می شدم

یادت میاد روزای سختیامو

روزای بی کاری و بد بیاری

واسه تو بود خدا شنید صدامو

 

***

 حالا نشستم وسط یه تالار

دور و برم مهموناتون نشستن

اینجا همه خوشگل و خوش لباسن

مشغول عیش و نوش و دست و رقصن

 

خواننده آهنگای شاد میخونه

نمیرسه صدا به گوشم اصلا

من تو سرم دارم ترانه میگم

همه دارن به حالتم میخندن

 

دل همه از خنده درد گرفته

کار همه خنده و شادی شده

دارم به این فکر میکنم چی شده

دوری تو برام چه عادی شده

 

فکر نمیکردم که یه روزی بیاد

دل از تو و خاطره هات ببرم

باور نمی کنم که من نشستم

شیرینی عروسیتُ می خورم

 

شاید بگی که من شدم دیوونه

شاید بگی بی دلیله گریه هام

هر کی میخواد هر چی بگه ولیکن

من آجیمو تنهای تنها میخوام

 

تو داری میری از پیشم خوشالی

منو نمیبری داری میخندی

خاطره هام میپیچه توی سرم

 وقتی در ماشینتُ می بندی

 

کل میکشن مهمونا و میرقصن

عروس دوماد راهی میشن دوباره

می ترسم از صدای بوق رفتن

رفتن تو گریمو در میاره

 

***

 حالا باید جم کنم این سفره رو

دیگه باید عادت کنم به دوری

عقربه های ساعتم راه افتاد

شروع شده دیگه وقت صبوری

 

***

 حالا داری میری و من میمونم

حالا تو خوشحالی منم خوشالم

برو خدا پشت و پناهت باشه

بدون تا آخرش به تو میبالم



نوشته شده توسط سروده شده توسط وحید گل محمدی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم
بی انتها ...

...

سائلش خضر و یوسف و حاتم
من که باشم شوم گدای علی

هر غلامی اسیر اربابی ست
از ازل من؛ سگ سرای علی

کاش می شد که جان من گیرد
ملک الموت در عزای علی

دردها را به جان خود بخرم
به یقین می رسد دوای علی

همه داراییم همین باشد
پدر و مادرم فدای علی

دنبال کنندگان ۲ نفر
این وبلاگ را دنبال کنید

دو روزه که گریه فقط کارمه

دو روزه که حالم خیلی خرابه

دو روزه که سفره عقدت اینجا

بازه و زندگی برام عزابه

 

سی ساله که میشناسمت ولیکن

دو روزه که عوض شدی حسابی

ماه شبای گرم خونه بودی

دو روزه که جای دیگه می تابی

 

به دنیا اومدم تو بودی پیشم

تو بودی تا قبل همین دو روزه

سی ساله که هر روز تو رو میبینم

دلم برات تنگه تو این دو روزه

 

دلم گرفته از زمین و زمون

دلم برات تنگ شده پس کجایی

دو روزه که نگام به در خشک شده

دو روزه که منتظرم بیایی

 

به یاد تو میرم میون بازار

سبد سبد دسته گل می خرم

دو روزه که رو تخت تو میخوایم

دو روزه که هی از تو خواب میپرم

 

دو روزه که زنگ نزدی به گوشیم

صدای جز تو که شنیدنی نیست

دو روزه عینک نزدم به چشمم

دو روزه دیگه دنیا دیدنی نیست

 

دو روزه که سفره عقدت اینجاس

شبا تا صب کنار اون میشینم

خیره میشم تو آیینهء سفره

دو روزه جای خالیتُ میبینم

 

***

 حالا نشستی تو کنار سفره

حالا برات شروع یه بهاره

برای من اول یه پاییزه

دیدن تو گریمُ در میاره

 

حالا نشستی تو کنار سفره

شم(ع)ای سفره دلمو سوزوندن

معنی سفره برا من عوض شد

معنیش شده کنار هم نموندن

 

دو روزه که خوابم نبرده اما

کنار سفره انگاری که خوابم

عاقد داره خطبه عقد میخونه

منم دارم قندُ به هم می سابم

 

رو ساتن سفید بالا سرت

چشام داره بارون غم میباره

یه مصرع همش میاد رو لبم

رفتن تو گریمو در میاره

 

دنیا داره دور سرم میپیچه

همه دارن دس می زنن میخندنن

تموم داره میشه مراسم عقد

 تو دست تو دارن حنا میبندن

 

همه دارن کل میکشن خوشالن

عاقد داره خطبه تونو میخونه

عقربه های ساعتم ثابته

ثانیه هام زخمی و نیمه جونه

 

ساعت مچیمُ تو برام خریدی

ساعت مچیم برام یه یادگاره

تو داری میگی بله و ساعتم

خاطره هامو داره می شماره

 

یادت میاد وقتی مریض می شدم

یادت میاد روزای سختیامو

روزای بی کاری و بد بیاری

واسه تو بود خدا شنید صدامو

 

***

 حالا نشستم وسط یه تالار

دور و برم مهموناتون نشستن

اینجا همه خوشگل و خوش لباسن

مشغول عیش و نوش و دست و رقصن

 

خواننده آهنگای شاد میخونه

نمیرسه صدا به گوشم اصلا

من تو سرم دارم ترانه میگم

همه دارن به حالتم میخندن

 

دل همه از خنده درد گرفته

کار همه خنده و شادی شده

دارم به این فکر میکنم چی شده

دوری تو برام چه عادی شده

 

فکر نمیکردم که یه روزی بیاد

دل از تو و خاطره هات ببرم

باور نمی کنم که من نشستم

شیرینی عروسیتُ می خورم

 

شاید بگی که من شدم دیوونه

شاید بگی بی دلیله گریه هام

هر کی میخواد هر چی بگه ولیکن

من آجیمو تنهای تنها میخوام

 

تو داری میری از پیشم خوشالی

منو نمیبری داری میخندی

خاطره هام میپیچه توی سرم

 وقتی در ماشینتُ می بندی

 

کل میکشن مهمونا و میرقصن

عروس دوماد راهی میشن دوباره

می ترسم از صدای بوق رفتن

رفتن تو گریمو در میاره

 

***

 حالا باید جم کنم این سفره رو

دیگه باید عادت کنم به دوری

عقربه های ساعتم راه افتاد

شروع شده دیگه وقت صبوری

 

***

 حالا داری میری و من میمونم

حالا تو خوشحالی منم خوشالم

برو خدا پشت و پناهت باشه

بدون تا آخرش به تو میبالم

سروده شده توسط وحید گل محمدی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی