کل ارض کربلا دنیای ما شش گوشه است
زمزم و مروه، صفا، مکه، منا شش گوشه است
از زمان کودکی درد غریبی با من است
آنچه کرده اینچنین قدم دوتا شش گوشه است
من نمازم را به سوی عرش یزدان خوانده ام
خون حق در کربلا, عرش خدا شش گوشه است
هرچه می کردم غم این هجر از یادم رود
تطمئن القلب من با ذکر یا شش گوشه است
جزوه ام را باز کردم از حرم دورم کند
بَه، عجب فالی که این، سر تا به پا شش گوشه است
من به لطف کربلا شیمی چوب آموختم
در سلولزها و لیگنین، شکل ها شش گوشه است